حجاری با صدای بلند خیره شد، بلند شد و بلند شد.
"هری، امروز هری، بهتر است، باید لندن را" خرید تمام دانشکده فارغ التحصیلی "بدانیم.
هری سکه های جادوگر را عوض کرد و به آنها نگاه کرد. او فقط به چیزی فکر کرده بود که باعث شد او احساس کند که بالون شاد درون او یک سوراخ بوده است.
"ام - هقرید؟"
هاگرید گفت: "مامان؟
"من هیچ پولی نگرفتم - و شما شب عموی ونون را شنیده اید . او برای من پول نخواهد پرداخت تا جادو را یاد بگیرد."
هقریدی گفت: "نگران نباشید، ایستادن و خراش دادن سر او. "D'yeh فکر می کنم والدین هر چیزی را ترک نکردید؟"
"اما اگر خانه آنها نابود شود -"
"آنها" طلا را در خانه نگه ندارند، پسر! نه، اولین بار ما را متوقف می کند گرینگوتس است. بانک جادوگران یک سوسیس دارید، آنها سردی بدی نیستند - نه، من نمی توانم بگویم نه، نه کیک تولدت را، نه نه. "
"جادوگران بانک ها دارند؟"
"فقط یکی. گریگوتس اجرا شده توسط Goblins. "
هری کمی از سوسیس را که برگزار کرده بود افتاد.
"Goblins؟"
"آره - بنابراین، دیگه دیوونه می شه" روبروش "رو بگید، من این رو میگم. هرگز با هری پاتر آشنا نیستید، هری. Gringotts امن ترین مکان در جهان است هر چیزی که می خواهید مطمئن باشید - "ممکن است ممکن است در هاگوارتز. به عنوان یک موضوع، واقعیت، من باید به Gringotts به هر حال غربال Dumbledore. کسب و کار هاگوارتز. "هیگرید با افتخار خود را بالا برد. "او معمولا می تواند کارهای مهمی را انجام دهد. Fetchin 'you - gettin' things from Gringotts - می داند که می تواند به من اعتماد کند، ببینید.
"همه چیز" داشته؟ بیا، سپس. "
درباره این سایت